ترنجترنج، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

دختر عزیزم

هفته 37+1 و همچنان انتظار

سلام گل مامان سلام عشق من سلام نفس من دیگه میتونی تشریف بیاری و قدم رو چشم مامان و بابا بزاری وقتشه مامان دلم میخواد صورت ماهتو ببینم اونروز خانوم دکتر میگفت دخملم تپلی شده و قد بلندم هست چه حرفا الهی بگردم دور قد و قواره ریزه میزت مامان زود بیا دیگه میدونم تو هم بعد این سفر طولانی خسته شدی بیا تا مامان ازت پذیرایی کنه و خستگیتو دربیاره اون دست و پاهای کوچیکتو که این همه وقت تو هم رفته ناز کنه و ببوسه دختر گلم دیگه بیا بابا و من هردومون چشم به راهتیم و دلتنگ                              &nbs...
16 اسفند 1390

دیگه خیلی نمونده هفته 36+2

سلام عزیز مامان خوبی؟میدونم که خوبی امروز صدای قلب نازنینت رو شنیدم که قشنگ ترین صداییه که به عمرم شنیدم هربار شنیدمش اشک ریختم عزیزم و بهت افتخار کردم که اینقدر سختته و جات تنگه ولی اینقدر شجاعی تو خیلی از مامان شجاع تری عزیزم هر وقت نگرانت بودم و صدات کردم فوری جواب مامانو دادی  یادته اون روزای سخت همون روزایی که مامان فقط سلامتیه تو رو از خدا میخواست همون روزا که تو هنوز اونقدر کوچیک بودی که هیچکی باور نمیکرد تکون بخوری مامان صدات میکرد تو با همه قوات بهم میگفتی که خوبی قربون اون همه تلاشت برم مامان خیلی وقته با همیم روز و شب الان دارم به پهنای صورتم اشک میریزم هم منتظرم زود بیای و بغلت کنم ببینم فرشته ای که تو دلمه  کیه و چه شک...
10 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر عزیزم می باشد