ترنجترنج، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

دختر عزیزم

این روزا با ترنج مامان

1391/12/2 10:08
نویسنده : سمیه
603 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر خوشگل مامان

خیلی وقت نداریم چون الان جنابعالی حمله میکنی بیا با جیغ داری میای اینجا وااااااااااااااااای

پس

کلمه خداحافظ رو بهتر از بای بای میدونی تا میگیم خداحافظ فوری بای بای میکنی خنده دارش دیروز صبحی بود که بابا میخواست بره سرکار خیلی آروم با من خداحافظی کرد تو هم توی خواب دست تپلیه مامانیت رو بلند کردی و با چشم بسته و یه لبخند بای بای کردی الهی دور اون دل مهربونت بگردم

دیگه اینکه عصر که بشه دیگه منتظری یه در دری جایی بری با کوچکترین حرکت میگی دد؟دد؟

بعضی از این کارایی که میگم رو از خیلی وقت پیش انجام میدی مثلا باز کردن کشوها و ریختن بیرون لباسا و بعد سر کردن و تاتی بازی با من

ولی بعضی کارات آدمو دیونه میکنه مثلا کاملا در خونه مامان منو میشناسی و در خونه اون یکی مامان جونت رو هم ولی وقتی در خونه مامان من میریم از خوشحالی جیغ و دادت هواست خیلی خیلی دوسشون داری وقتی میان خونمون پشت سرشون داداو بیداد میکنی که میخوام باهاتون بیام

اگه بگم لالا به نزدیکترین بالش و پتو مراجعه میکنی و سرتو میزاری روش البته فقط محض خنده والا عمرا بخوای بخوابی

انواع خاله ها بهت زنگ میزنن و باهات حرف میزنن جنابعالی هم یه با قیافه ای گوشی رو میگیری و سر و صدا میکنی انگار که بله شما هم جز استغفرالله

خاله فازی واسه امتحانای ترمش نیومده بود شیراز زنگ زدم بهش داشت میرفت سر امتحان تا صدای تو رو شنید زد زیر گریه از بس دلش تنگ شده بود خاله سمیرا هر وقت میاد واست کادو میاره مرسی خاله

خاله سیما هر وقت از بیمارستان میاد با اینکه خیلی خیلی خسته هست وللی کلی تابت میده نسبت به خاله گیتا حس جالبی داری مودب میری بغلش میشینی و سرت رو میزاری رو سینش لووووووس نسبت به عمه شهلا هنوز گاه گاهی هستی که من خیلی دوس دارم با اونم خوب بشی

عاشق عمو پورنگی تا شروع میشه دس دسی و نی نای نای میکنی و دستاتو میبری بالا یعنی هورررررررااااااااااا

صبحا اگه از من زودتر بیدار شی میای رو صورتم بوس توی لب و نادی نادی دی دی دی (نازی)تا خندم بگیره دیگه تحمل نکنم که نخورمت

تو ماشین جیغ که فندک و در بیاری ندیم میخوای بری بغل بابا و وایساده فرمون و بگیری با خودت صدای ماشین در آری و از ته دل فسقلیت بخندی خیلی هم خطرناکه چون کاملا جلوی دیدش رو میگیری و من کاملا مخالفم ولی امان از دست شما پدر و دختر

صبحها دنبال سر بابا تا دم در میری و وقتی برمیگرده کلی ذوق میکنی و دیگه به من کاری نداری هرجا بره دنبالش میری شبا که سه تایی تی وی میبینیم خودتو ول میکنی تو بغل بابا و باهاش بازی میکنی و نادیش مینی فدای اون دستای کوچولوی مهربونت بشم من

دیگه اینکه از همه مبلها بالا میری البته از هشت ماهگی ولی الان دیگه خیلی خطری شدی از دسته هاشم بالا میری و من سکته میکنم آخرش

هنوزم عاشق برق و سیمی ما هم یه موس دو تا کنترل و یه لب تاپ قدیمی گذاشتیم تو اسباب بازیهات که عاشقشونی ولی بازم دست از سر خاموش روشن کردن ماهواره و کامپیوتر و در آوردن دی ود دی رام و .... برنمیداری آخه هر چیزیش زنده بیشتر کیف میده نه؟ای بلا

دیگه واقعا جیغت دراومد آخه تو تختت زندانیت کردم خدایا کی تو به عروسک یه کم علاقه نشون میدی حتی بهشون نگاه هم نمیکنی الان فقط منتظری بغلت کنم و تو هم کیبورد رو داغون کنی

راستی بابا یه یه سریال عروسکی داره کار میکنه که عروسکی انیمیشن هست و اولین نوع خودش تو ایرانه اسمشم گذاشته نارنج و ترنج بهم گفت به کارگردان گفتم که تو هر قسمت باید به هر بهانه ای شده اسم ترنج باشه به خاطر دخترم

ایشالا که موفق باشی عزیزم و ممنون از طرف هر دومون

دیگه اینکه هنوز خبری از مستقل تاتی کردن نیست خیلی میترسی کاملا می ایستی از در و دیوار بالا میری ولی اگه ایستاده باشی و بگم تاتی فوری میشینی نمیدونم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

 

                                                                                     قربونت برم میبوسمت

                                                                                    مامان سمی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سارا
27 اسفند 91 12:56
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد رابه شما دوست عزیز تبریک می گم و سالی سرشار از برکت و خوشی برای شما آرزو دارم از طرف وبلاگ کیان هدیه ی ناب خدا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر عزیزم می باشد